خلاصه ای از کتاب باختن یک عشق یافتن یک زندگیزمان مطالعه : ۲ دقیقه

معمولاً اکثر روابط عاطفی به دلیل افکار اشتباه به جدایی ختم می شود. در کتاب باختن یک عشق یافتن یک زندگی خیلی راحت در مورد افکار اشتباه در روابط عاطفی توضیح داده است.

ما نمی دانستیم … خیلی چیزها بود که نمی دانستیم …

فکر ما را کسی نمی خواند

ما فکر می کردیم نباید خواسته های خود را بیان کنیم، نمی دانستیم که هیچ کس نمی تواند فکر ما را بخواند.

ما به دو انسان کامل نیاز داریم

ما فکر می کریدم با یکی شدن با همسرمان کامل می شویم، نمی دانستیم که از ابتدا به دو انسان کامل نیاز داریم.

بیش از حد وارد شدن به حریم یکدیگر

ما فکر می کردیم اگر به دنبال اهداف شخصی و رشد خود باشیم بی وفایی است، نمی دانستیم بیش از حد به حریم یکدیگر وارد شدن چقدر می تواند خفقان آور باشد.

همه ی ما به کمک نیاز داریم

سوزان جفرز در کتاب باختن یک عشق یافتن زندگی می گوید فکر می کردیم هرکس درخواست کمک کند ضعیف است، نمی دانستیم همه به کمک نیاز دارند.

همه نیاز ما با ازدواج رفع نمی شود

ما فکر می کردیم همه نیاز ما باید از طریق ازدواج برطرف شود، نمی دانستیم مهم ترین نیاز ما چه بود، پیدا کردن خود.

حفظ روابط کاری دشوار

ما فکر می کردیم که انسان ازدواج می کند که با شاد کامی زندگی کند، نمی دانستیم که حفظ روابط کار سختی است.

ما از یکدیگر مراقبت می کنیم

ما فکر می کردیم مرد باید قوی باشد و از زن مراقبت کند، نمی دانستیم قرار است که ما از یکدیگر مراقبت کنیم.

رشد طرف مقابل تهدید نیست

ما فکر می کردیم وقتی طرف مقابل رشد کند تهدیدی برای دیگری است، نمی دانستیم هر کدام آنقدر خوب هستیم که احساس تهدید شدن نکنیم.

پول ما را ایمن نمی کند

فکر می کردیم پول ما را ایمن می کند، نمی دانستیم که امنیت یعنی بدانید که می توانید زندگی تان را بسازید و در کنارش مادیات هم قرار دارد.

حتماً بخوانید: کتاب مثل یک دانشمند موشکی فکر کن به علوم موشکی ربطی ندارد

فکر می کردیم …

فکر می کردیم دیگری به ما عشق نمی ورزد، نمی دانستیم که ما عشق او را احساس نمی کنیم و نمی پذیریم. او گمان می کرد من خوشحالم نمی دانست چقدر ترسیدم. من گمان می کردم او خوشحال است، نمی دانستم چقدر ترسیده است.

ممکن است شما دوست داشته باشید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

img { border-radius: 25%; }